کودکان کنش ها و واکنش ها

ساخت وبلاگ

اینکه به کودکان یاد دهیم که در صورت عدم باور به اعتقادات ما برای آن‌ها اتفاق بدی می‌افتد،
تجاوز به حقوق کودکان است.
ما باید به حقوق و استقلال کودکان احترام بگذاریم، نه آنها را از دین متنفر کنیم و نه آنها را با تهدید دین دار کنیم، اجازه دهیم کودکان در تلاقی کنش ها و تفکرات خود، شیوه زندگی شان را انتخاب کنند. آنچه در ذهن ماست نمی تواند مطلوب ذهن و نسل کودک ما باشد.
خواهشمندم تغییرات تفکرات فرزندانتان را بپذیرید، قرار نیست مانند دستگاه فتوکپی، شبیه سازی از خودمان را تحویل جامعه دهیم، شاید کودک ما در مفهوم دین و زندگی با ما تطابق فکری نداشته باشد. بگذاریم فرزندانمان ببینند و فکر کنند و خودشان انتخاب کنند، و ما اگر ضد دین هستیم ولی انتخاب فرزندمان دین داری است، از او حمایت کنیم و همچنین اگر مذهبی و معتقد به دین هستیم و کودکمان درکی از دین ندارد به او و اعتقادش احترام بگذاریم.
به جای تعاریف سنتی و تهدید و ایجاد ترس در ذهن کودک قدرت تفکر کردن او را تقویت کنیم، از او بخواهیم خودش فکر کند، اگر ما لوح ذهن او را خط خطی نکنیم آنچه او با تفکرش به آن می رسد بهترین خواهد بود.
اما خالی کردن ذهنیت پدر و مادر در ذهن کودک و کشیدن خط مش فکری، سبب می شود کودک وقایع و مشاهدات را از دریچه ذهن پدر و مادر ببیند و این مشاهدات را با ذهنیتش تطبیق دهد. شاید تفکر کند اما نه بر روی داده ها ی خود بلکه بر روی ورودی هایی که شما بر ذهن او جاری ساخته اید.
و عاقبت وقتی بتواند مستقل فکر کند، قطعا نتایج آن چیزی جز انزجار از والدین و انجذار از تفکرات آنان نخواهد بود.
به کودکان اجازه نقد رفتارمان را بدهیم و در بیان این نقدها آنان را آزاد بگذاریم و صرفا پاسخ نقد آنان را بدهیم و سعی در قبولاندن و توجیح رفتارمان نکنیم. کودکان را حتی در نقد عقاید و شیوه دین داری مان آزاد بگذاریم، امروز از کودکمان بخواهیم علت نوع و نحوه مراسمات مذهبی ما را نقد کند، ذهن او را به چالش بکشیم و از او بخواهیم ذهنی پرسشگر داشته باشد، یکی از رفتارهای سنتی در جوامع سنتی، تهدید و جلوگیری از رشد ذهن های پرسشگر است. ذهن پرسشگر نه مترود است نه ملحد، بلکه تنها انسانی است که به دنبال کشف حقایق از دریچه ذهن خود می باشد، ولو این درچه درست یا غلط، و یا در تضاد با آرمان ها و آمال های والدین باشد. ذهنی که پرسشگر بوده و در مقابل پرسشگری به نقد رفتارهای والدین پرداخته، همواره در زندگی از منطقی روشن و زندگی منطقی برخوردار خواهد بود، و هیچگاه در تقابل و خشونت با هیچ انسان دین دار و غیر دینی ای نخواهد بود، زیرا برای هر یک توجیحی منطقی دارد.
جامعه امروز ما پر است از افرادی که در سردرگمی مفروضات کودکی و یافته های بزرگی شان اند، و در انتها خصمانه ترین رفتارها را در واکنش به تفکرات القایی دوران کودکی خود بروز می دهند و نتیجه آن وجود جامعه ای خشن و متعصب و عصبی است، جامعه ای که متعصب و خصومت ورز است نسبت به دین دار و یا بی دین.
جامعه ی متمدن، جامعه ای است که در مقابل تمام عقاید مماشات کند، مدارا اولین اصل دموکراسی است. مدارا را باید از خانواده ها آغاز کرد تا بتواند در جامعه شیوع پیدا کند، اگر والدین نسبت به فرزندان و عقاید و نقدهای آنان مدارا پیشه کنند می توان جامعه ای پلورالیسم داشت .

رفتار و آداب ایرانیان در سفرنامه‌های عهد قاجار (مقاله ای در سایت مورخان)...
ما را در سایت رفتار و آداب ایرانیان در سفرنامه‌های عهد قاجار (مقاله ای در سایت مورخان) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alirezaahmadi بازدید : 101 تاريخ : دوشنبه 5 فروردين 1398 ساعت: 4:47